نتایج جستجو برای عبارت :

قایق ات را بشکن . (قدح هفتاد و هشت )

شهاب،موجودی ترسو،بلاتکلیف،منزوی،زودرنج و جوگیر با تصمیم های احمقانه و همیشه پشیمان و سرخورده.
شهاب وقتی می‌فهمد فرزانه، دختری که به تازگی توجهش را جلب کره،قبلا یکبار از همسرش جدا شده،خوشحال می‌شود و بشکن می‌زند.با این تصور که من این همه عیب و ایراد دارم،این هم عیب او!پس به هم می‌خوریم.شهاب برای خودش جشن می‌گیرد،خوشحال از جدایی دیگری. یحیی می‌گوید ممکن است که فرزانه و همسر سابقش دوباره وارد رابطه ی قبلی شوند!احتمالش بالاست،پس باید بیخ
یعنی من در عجبم از تغییرات دمایی اینجا :-/ یعنی اگر با سرمای بیرون رفیق شدم و سرمای داخل خونه روی اعصابم پیاده روی می‌کند، بدانید و آگاه باشید که شیب تند تغییرات دمایی من را خواهد کشت :-|
من ظهر که لیلی رو برده بودم پارک، آفتابی وسط آسمان می‌درخشید که دوستان همه با تاپ و شلوارک تردد می‌کردند، ساعت ۶ رفتیم خرید از فروشگاه دم خونه، من با یه سویشرت بودم و کمی لرزیدم در راه و از فروشگاه که آمدیم بیرون در حد قندیل بستن سرد بود :دی
یعنی راحت ۱۵ درجه ا
 
نفسم گرفت ازین شب در این حصار بشکندر این حصار جادویی روزگار بشکن
 
چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خونبه جنون صلابت صخره ی کوهسار بشکن
 
تو که ترجمان صبحی به ترنم و ترانهلب زخم دیده بگشا صف انتظار بشکن
 
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی؟تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
 
بسرای تا که هستی که سرودن است بودنبه ترنمی دژ وحشت این دیار بشکن
 
شب غارت تتاران همه سو فکنده سایهتو به آذرخشی این سایه ی دیوسار بشکن
 
ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجات
میروی برو
ولی اگر رفتی دیگر برنگرد
میزنی بزن
ولی اگر زدی دیگر درمانش نکن
فراموشم میکنی بکن
ولی اگر فراموشم کردی دیگر سعی نکن مرا به یاد بیاوری
سعی نکن آدرس خانه جدیدم رو پیدا کنی
سعی نکن از دوستانم حالم را بپرسی
سعی نکن برایم هنوز مهم باشی و به چشم بیایی
حرمت میشکنی بشکن
ولی اگر شکستی دیگر حق نداری طوری رفتار کنی انگار هیچ چیز نشده 
دل میشکنی
احساس زیر پا میگذاری
خودت را به بیخیالی میزنی
دور میشوی و میروی
عزیزم
بشکن
بگذار
بزن
برو
اما بر
بشکن چینی نازک تنهایی من را...
 اگر بتوانم تو را در یک کلمه توصیف کنم، بی تأمل خواهم گفت: «عشق»!آری، ای عشق هر بار در قنوت نمازهایم می خوانم: «ربنا آتنا فی دنیا لیلا و فی الآخرة لیلا و قنا عذاب دوری لیلا»باور کن، از اینکه عاشق توام احساس غرور می‌کنم.هر وقت یادِ تو می‌اُفتم؛ در ذهنم مهربانی خطور می‌کند. چگونه می‌توانم تو را تصور کنم و حسرتی غریب بند بندِ بدنم را نلرزاند؟!خودت بهتر می‌دانی که لحظات انتظار چقدر سنگین می‌گذرند. اگر گذرت به این ح
دانلود آهنگ امید عامری دل من
Download Music Omid Ameri Dele Man
دانلود اهنگ دل من از امید عامری با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ امید عامری دل من
دست بردار بسته گوش کن دل خسته ازش دلگیرم بی اون من میمیرم
چاره ندارم ترکم کرده یارم ای دل عاشق و ساده ی من
دست بردار بسه آهای دل خسته همه درهارو به روی من بسته
اونی که رفته روزی بوده با من ای دل تیکه و پاره ی من
دل من بغضتو بشکن گریه کن با من دل من روزای خو
 و این چنین است که رابطه ی من و خدای قدرتمند و بزرگ می تواند همین قدر صمیمانه همین قدر ساده و دوست داشتنی باشد.
اما حقیقت اینکه خدای قدرتمند نمیخواد این کار رو بکنه. به نظرم یه نقشه ی دیگه ای داره. لابد چیزی دیگه در سرش داره که من متوجه نمیشم. آخه من هنوز زبون خدایی بلد نیستم. من حتی حق ندارم این طور با خدا صحبت کنم چون قباحت داره و حتما خدا من رو فلک میکنه. ولی حقیقت هیچ کدام اینها نیست. خدایی که بی نیاز است و مهربان این گونه رفتار نمی کنه. بله داش
داستان در مورد شاهنامه اخرش خوشه موضوع انشا شاهنامه اخرش خوشه مثل نویسی جایی که نمک خوردی نمکدان مشکن مثل نویسی با ماه نشینی ماه شوی با دیگ نشینی سیاه شوی مثل نویسی تهی پای رفتن به از کفش تنگ مثل نویسی فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه مثل نویسی فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه ریزه شاهنامه آخرش خوشه
انشا در ادامه مطلب
ادامه مطلب
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
 
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
 
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
 
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
 
آن ندا گفتا همانڪس ڪه زدی تهمت براوطفلڪی هفتاد سال، جمع ڪرده بودش آبرو
هفتاد سالمان که بشود، حسرت چه کارهای نکرده‌ای را خواهیم خورد؟ کدام روزها، ماه‌ها، کتاب‌ها، صداها، فیلم‌ها یا آهنگ‌ها برایمان تداعی‌کنندهٔ اتفاقات و آدم‌های رفته و نرفتهٔ زندگی‌مان خواهند بود؟از کدام روزهای زندگی و جوانی با برق آشکاری در چشم‌ها و تپش پنهان‌نشدنی‌ای در قلبمان یاد خواهیم کرد؟تنها روی نیمکت پارک، خانهٔ خودمان یا خانهٔ سالمندان، در جمع دوستان، خانواده یا فرزندان، در هرکدام از این موقعیت‌ها به چه چیزی فکر می‌کنیم؟
آموزش هفتاد سی 7030
کد یا شناسه معرف s33333

سامانه ۷۰۳۰ هفتاد سی یک سامانه‌­ی فروش محصولات اعتباری است که به صورت یکپارچه، به روز، ساده و امن این امکان را به کاربران خود می‌­دهد تا با فراغ بال و آسودگی خاطر به انجام پراخت­های الکترونیکی خود بپردازند. ۷۰۳۰ بر آن است تا هزینه­‌ی تبلیغات را با سپردن این امر به کاربران خود به طور خاص و سهیم کردن آن­‌ها در سود حاصل از تراکنش­‌ها، به حداقل برساند.
امام باقر ع فرمود بخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده اراد کنم تا برسد به ده بنده و هفتاد بنده محبوتر است واگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را از گرسنگی برهانم و پیکر شانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حعظ کنم نزد من از گزاردن حجیو حجی تا برسد بده حج و هفتاد حج محبوتراست این لف خدای تبارک  تعالی ای حقوق بشر ااسلامی
?? آغاز سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی??سرور 78 نبرد جهانی کار خود را از روز دوشنبه 26 اسفندماه 1398 آغاز خواهد کرد.در این سرور همه بازیکنان #عصرپادشاهان از کلیه زبان‌ها می‌‌توانند شرکت کنند.در این سرور چهار نوع نیروی نظامی جدید حضور خواهند داشت.مشخصات این سرور به شرح زیر می‌باشد:سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی w78.kingsera.irنوع?? سرور سوپر اکسپرس ( 60 روزه )پوسته?? قابل انتخاب ( فلات ایران و قرون وسطی )تاریخ شروع?? دوشنبه 1398/12/26 ساعت 16:00 ??همین الان ثبت نام کنید
گروه واتساپ دهه 70 برای دورهمی شما دختر پسرای دهه هفتاد ایجاد شده است و همه شما دختر پسرای دهه هفتادی میتونید در گروه حضور به هم برسونید،
شما دهه هفتادی ها یک شیطون هستید، ولی خاطرات شما هم میتونه جالب باشه که میتونید در گروه از این خاطرات به عنوان چت دهه هفتاد استفاده کند و من میدونم که شما خاطرات خوبی خواهید داشت.
اما باز هم در گروه دهه 70 واتساپ چیزهایی خوب پیدا میشه، جملات زیبا و به یاد ماندنی که در این گروه میتویند شما بگین و از همه باحال ت
چقد خوبه ک خاطرات هفت هشت سال قبلتو بخونی و ب حال و روز اون سال هات فکر کنی ..گاهی میخندی.. گاهی افسوس حال و روز اون موقع رو میخوری..شایدم تو بعضی سطر ها خدارو شکر کنی ک الان فهمیده تر و عاقلی..ب هر حال حس خوبیه..شکرت خدایا..راستی این شعر رو تو دفتر خاطراتم نوشته بودم..مال زمانی ک داشتم از ی دختر بچه سرمست کم کم تبدیل ب ی دختر احساساتی میشدم..عاشق آهنگشم..
روزهای سخت نبودن ِ با توخلا امید رو تجربه کردم
داغ دلم که بی تو تازه می شدهمنفسم شد سایه سردم
تو
آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست
حال وقتی به لب پنجره می آیی نیست ...
(فاضل نظری)

+ خب بسلامتی رفتیم دور بعدی و حریف ژاپن شدیم . قطر و اماراتم اومدن بالا ، به امید موفقیت بچه ها
ببینیم میتونیم این دوره طلسم قهرمان نشدن رو بشکنیم یانه
نظر شما چیه ؟
++ هفته خوبی داشته باشین دوستان گلم :))
آقا دنیا خیلی مسخره شده! رفتم سایت آموزش دانشگاه، دیدم معدل ترم پیشم ۱۹ و نیم ثبت شده! حالا از اینم قراره مسخره‌تر بشه، چون هر وقت اون یکی نمره‌م هم وارد کارنامه بشه، معدل میره رو ۱۹و هفتاد و پنج! این دیگه چه زندگی‌ایه آخه؟! ۱۹ و هفتاد و پنج آخه؟! ابتداییه مگه؟
+ گفتم بنویسم بلکه تو تاریخ ثبت بشه این مورد هم.
گاه گاهی که دلم میگیرد به خودم می گویم: در دیاری که پر از دیوار است به کجا باید رفت؟!به که باید پیوست؟!به که باید دل بست؟!
حس تنهای درونم می گوید: بشکن دیواری که درونت داری!چه سوالی داری؟!تو خدا را داری و خدااول و آخر با توست.
و خداوند عشق است ♥️
بازاری به وسعت پنج میلیارد تومان منتظر شماست.برای ورود و کسب درامد:.اپلیکیشن هفتاد سی رو نصب کن..مشخصاتت رو کامل کن و ثبت نام کن..شارژ بخر ، قبض تو پرداخت کن و تراکنش کن..دوستات رو دعوت کن.هفتاد درصد سود تراکنشهای شما و زیر ممجموعه به شما تعلق داره.راستی استفاده از کد معرف الزامیه.کد معرف:miluner_shooخوبه می تونید استفاده کنید بجنبید که بازار رو از دست ندین.
اینم از این دیشب کم کم داشت خوابم میبرد که با صدای جر و بحث و بشکن بشکن همسایه خواب از سرم پرید(خدا لعنتتون کنه) شب کلا سه ساعت خوابیدم... بر خلاف کابوس هام خیلی زود رسیدیم،حوزه خوب بود و خداروشکر که تو راهرو نیوفتاده بودم. با دو تا از بچه های گزینه دو و همچنین با دوتا از همکلاسی های خودم تو یه کلاس بودم. اما کنکورم! هنوز هیچ حسی نسبت بهش ندارم نه میتونم بگم خوب بود و نه میتونم بگم بد...باید منتظر نتیجه موند.
سر جلسه کیک و ساندیس هم ندادن که ما یه عم
قابل توجه دهه هفتادی های عزیز، همانطور که میدانید برای دریافت و شرکت در گروه تلگرام میبایست در کانال لینکدونی عضو باشید، ما برای اینکه نیاز نباشد در کانالهای مختلف عضو باشید برای عضویت در گروههای مخصوص دهه هفتادیا کافیه در کانال لینکدونی دهه هفتاد جوین بدین و لینکهای مورد نظرتون رو به راحتی دریافت کنید.
همچنین برای تبلیغ لینک خودتون میتونید به پشتیبان لینکدونی پیام بفرستید و از شرایظ درج مظلع شوید.
۰/۷ = Point seven OR Zero point seven
۰/۹ = Point six OR Zero point six
۳/۹ =  three point nine
۱۲/۳۱ = Twelve point nine three OR Twelve point thirty-One
۵۲/۳۶۴ = Fifty-two point three six four
حتماً ببینید: ۵ فیلم رایگان از نحوه تلفظ و نوشتن اعداد انگلیسی که باید بلد باشید
در سایر مواردی که در آن،قبل از اعشار،عدد صفر وجود ندارد،در هر دو نوع انگلیسی، به طور یکسان خوانده می شوند:
۲/۹۵ = two point nine five (دو ممیز نود و پنج صدم)
۹۵/۱ = ninety-five point one (نود و نه ممیز سه دهم)
۳۳/۷۵ = thirty-three point seven five (سیزده ممیز هفتاد و پنج صدم)
۳/۳۷۵ = three po
امام صادق  ع میفرمود بعیسی بن مریم دو حرف داده شد  که با کار میکرد و بموسی چهار حرف و بابراهیم هشت حرف و بنوح پانزده حرف وبادم بیست وپنج حرف داده شد وخدایتعالی تمام این حروفرا برای محمد صلی الله علیه واله جمع فرمود  همانا اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست وهفتادو دو حرف انبمحمد ص داده شد ویک حرف از او پنهان شد حضرت ابوالحسن عسگری ع میفرماید اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست اصف یک حرف را داشت وچون بزبان اورد زمین میان او و شهر صبا شکافته شد او تخت بلیقی
امام رضا (ع) فرمودند :
من زار فیهِ مؤمِنًا ادخل اللهُ قبرُهُ سبعینَ نوراً وَ وَسِعَ فی قَبرِه وَیَزورُ قَبرَهُ کُلّ یومٍ سَبعوُنَ اَلفَ مَلَکٍ و یُبشِّرونَهُ بِالجَّنة
کسی که در روز ( غدیر ) مومنی را دیدار کند خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد می کند و قبرش را توسعه می دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند.
اقبال الاعمال : 778
پیشنهاد اجرایی :
دیدار مومنین در روز عید غدیر
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت:بشکن و بخور و برای من دعا کن.بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد...!آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم...بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده‌ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است!!تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن،که خواجه خود روش بنده پروری داند!برگرفته از: @jomelat_Nab
در فصل بارش سرد همچو آیینه بمان

بر جان دشت تشنه بنویس از عطر بهاران

در انتظار فردا شب را سحر کن

با کوله باری از نور از شب گذر کن

سرمست و عاشقانه در خود نظر کن

بشکن در قفس را از تن رها شو

درمان درد دردمندان را دوا شو

از خود دمی برون آ محو خدا شو

خورشیدی در جان تو پنهان است

دریا از یاد تو پریشان است

عاشق شو زیرا عاشق انسان است

دنیا در چشم عاشق نفسیست

بی عشق عالم قفسیست

آزاد از بند و دام قفس شو

با عشق هم نفس شو

در انتظا
دنیا دور سرش می‌چرخید.
دنیا چرخیده بود و چرخیده بود و او با ندانم کاری هایش دقیقا در نقطه ای ایستاده بود که سالِ پیش و سالِ پیش ترش!!!
برای بار سوم رو به نابودی بود ، 
که در حوالیِ بیستمین سالی که از هفتاد و هشتِ متولد شدنش می‌گذشت ،
دقیقا هفتاد و هشت روز مانده به ویرانیِ سوم ،
از روی زمین بلند شد و محکم تر از قبل ایستاد .
گردِ غبار را از لباس هایش تکاند.
و دوباره عاشقِ
کارش ، زندگی اش ، کارگاه کوچکش و آرزوهای ریز و درشتش شد و
دل به کار داد .
رییس یک کارخانه بزرگ، معاون خود را احضار کرده، به او می گوید: روز دوشنبه، حدود ساعت هفت عصر، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به این که چنین پدیده ای هر هفتاد و هشت سال یک بار تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت هفت، با به سر داشتن کلاه ایمنی، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. در صورت بارندگی، مشاهده هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و به همین خاطر کارگران را به سالن نهارخوری هدایت کنید تا از ط
اخذ سود 12% برای وام یک میلیونی که برای معیشت مردم پرداخت می شود شائبه های جدی "ربا" را در پی دارد. 
قرآن کریم: "ربا جنگ با خداست.
رسول خدا(ص): یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءاش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت‌اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است.(الخصال جلد 2 صفحه 705)
امام صادق علیه السلام: یک درهم ربا نزد خداوند سنگین‌تر است از هفتاد بار زنا ک
ما عاقبت پیر خواهیم شد
گاهی به پای هم، گاهی به پای دیگران
این حسی بود که در حین خواندن مادام بوواری داشتم.
 
+من مدتی بود حال خوشی نداشتم. درسهای دانشگاه را به زحمت زیاد پیش میبردم و اصلا کتاب نمیخواندم. از خدا میخواهم که دیگر هیچوقت به این حال و روز دچار نشوم. من بدون خواندن، بدون نوشتن و خیالبافی کردن هیچ خواهم شد.
کتاب خواندن مثل این میماند که نویسنده بشکن بزند و ما برقصیم. اینچنین سمفونی شورانگیز!
امروز یه عالمه گریه کردم و تصمیم گرفتم آرامبخش هم نخورم و خودم آروم شم 
بنیامین سر ظهر پیام داد جواب دادم حالم بده،  بنده خدا زنگ زد با شنیدن صداش بغضم ترکید و براش گفتم و از حرف عموم گفتم  بشکن میزد میگفت چ خوب شد که دزدیدمت اینا سوختن و خدای حاشیه س وقتی من ناراحتم حاشیه میره که من فراموش کنم و بخندم...چون گاهی با گریه من اونم به گریه می افته ، کلا پدر پسر مردم رو درآوردم....
..آهنگ زیبا با صدای استاد..
در فصل بارش سنگ همچو آیینه بمان
 بر جان دشت تشنه بنویس از عطر بهاران
در انتظار فردا شب را سحر کن
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

با کوله باری از نور از شب گذر کن
سر مست و عاشقانه در خود نظر کن
بشکن در قفس
 
                                                   سبحانک یا ملک تعالیت یا مالک
بسم الله الرحمن الرحیم
 در این ماه هر وقت که خواستی چهار رکعت نماز که در رکعت اول حمدو 25 بارآیة الکرسی و 25 قدر و
در رکعت دوم حمد و سوره تکاثر وو 25 بار سوره توحید ودر رکعت سوم حمد و کافرون و 25 بار سوره فلق
و در درکعت چهارم بعد از حمد سوره نصر و 25 بار سوره ناس خوانده شود ( دو تا دو رکعتی باشد)
و بعد از نماز هفتاد بار سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله ا
وقتی انسان برای اولین بار نارگیل سفت را برداشت ، هرگز فکر نمی‌کرد میان قالب قهوه ای رنگ آن ، شیره ای خوش طعم و بو و جسمی سفید و پر خاصیت باشد ...!!!
برای "باز کردن اندیشه"،  خود را باید "شکست" ... عقاید و باورهای خود را ، احساس خود را، 
باید روزنه های "نو" را باز کرد تا از قالب کهن و بی منطق گریخت...!
هیچ گاه مانند یک نارگیل بسته نمان
"با ذهنی نو، جهانی نو بساز"
چقدر زیبا می توان زندگی کرد وقتی می توان "معمار زندگی" خود بود.
شیعه هستم
شیعیان را همه در دل دارم
کینه ی ظلم ستمکاران را
سالها هست
که بر دل دارم...
شیعیان!
رهبرِ من
سرور مظلومان است
پسر ام ابیها
پسر حضرت زهرا
پسر مادر محبوبان است
پدرش
شیر جهان است
علیست
 
یاور منجی خوشقول زمان است
همره ناجی اسلام ، محمد
حامیِ بندگیِ قرآن است
..............
من
قلم در دست دارم
شعر من مال من است
بیت های غزلم
مثنوی ام
صحبت و احوال من است
من قلم در دست دارم
اما
گر شود روزی جنگ
جای نقطه
سنگ برمیدارم
جای خط ، شمشیر
جای هر واژه ، یورش میبرم
دیشب برای اولین بار کامل نشستم ترجمه ی استغفار هفتاد بند امام علی علیه السلام رو خوندم...
واقعا چقدددر کامل و جامع هستش و بیخود نیست مداومت به خوندنش گره های زندگی رو باز می‌کنه..
توی این استغفار از گناهان گذشته و آینده عذرخواهی می‌کنی،از گناهانی که یادت رفته،گناهانی که یادت نرفته،گناهانی که به حسب این که خدا می بخشه مرتکب شدی،گناهانی که بخاطر غفلت  از خدا مرتکب شدی،گناهانی که هی عذرخواهی کردی و هی دوباره انجامش دادی،گناهانی که بقیه رو به
ناله
ز داغ عشق تو خون شد دل چو لاله ی من
فغان که در دل تو ره نیافت ناله ی من
مرا چو ابر بهاری به گریه آر و بخند
که آبروی تو ای گل بود ز ژاله ی من
شراب خون دلم می خوری و نوشت باد
دگر به سنگ چرا می زنی پیاله ی من
چو بشنوی غزل سایه چنگ و نی بشکن
که نیست ساز تو را زهره سوز ناله ی من
مثل حس اون مرد و زنِ هفتاد و خورده‌ای ساله که تمام عمرشونو کنار هم گذروندن و تمام کارای دنیا رو کردن و تمام حرفای دنیا رو زدن با هم. حالا دیگه فقط دست در دستِ هم می رن محله‌ی قدیمی. جایی که بچه‌هاشونو توش بزرگ کردن، مدرسه گذاشتن، دانشگاه فرستادن. می‌رن تو اون محله‌ی قدیمی و صاف می‌رن سروقتِ کریم سگ‌پز و سفارشِ دو تا ساندویچ مرغ و مغز می‌دن و مرد دستشو می‌کنه تو جیبشو چند تا اسکناس مچاله می‌آره بیرون و می‌ده دستِ کریم. زنم لبخندی می‌زنه و
                                                                  جهت دفع بلا: آیه 128 سوره توبه((64))
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را در فرائض و نوافل بخواندالله اورا از آمنین روز قیامت بر انگیزد و او را الله در زیر عرش خود سایه دهد واورا آسان محاسبه کند و کتابش را به دست راستش بدهد وهرکه شب جمعه بخواند الله به هر حرفی ثواب آزاد کردن صد بنده به او بخشد و هفتاد هزار ملک برایش آمرزش خواهند والله او را بیامرزد
وهرکه بخواند در بهشت خان
#بغضهایت_را_بشکنرمانی زیبا درباره دختری بنام آوا که به اجبار خانواده ازدواج می‌کنه و شوهرش غیابی طلاقش میده ولی بازهم به دست سرنوشت و پدرش مجبور به ازدواج دوباره میشه ....پیشنهاد میکنم این رمان زیبا رو از دست ندین.https://t.me/romanstaar
فروش محصولات شرکت ژلاتین کپسول ایران در بازار بزرگ تهران
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان
 
پخش کلی و جزئی پوکه کپسول خالی در 6 سایز مختلف و با رنگ های متنوعدر اندازه (سایز) های : 00 و 0E و 0 و 1 و 2 و 3جعبه های:70000 عددی، هفتاد هزار عددی80000 عددی، هشتاد هزار عددی100000 عددی، صد هزار عددی130000 عددی، صد و سی هزار عددی170000 عددی، صد و هفتاد هزار عددی200000 عددی، دویست هزار عددی
 
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان (استعلام قیمت فقط از طریق واتساپ)
 
مشاهده لیست قیمت ها در اینستاگرا
برای مادر بزرگم
مرا از یاد مبر بانو
در این شب های دلتنگی
بشکن بغض گلویت را...
هم آهنگ شو تو با نجوای همدردی
بخوان از شوق روییدن
بگو از فصل جوشیدن
****
سکون سرد این رویا
مرا از عشق نافرجام لبخندت
مرا از درد
مرا از رنج
مرا از ماتم شب های بی خوابی
رها سازد.
به من مگو که برگردم میان حیرت مرداب
مخواه سرود جدایی را برایت ساز و نی بخشم.
****
خداحافظ مگو بانو
سرود غم مخوان بانو
در این شب های دلتنگی
چشمان خسته ی سردی 
به یادت اشک می ریزد. 
تو ای بانوی خویشانم...
دانلود آهنگ محمد اصفهانی ولایت عشق
Download Music Mohammad Esfahani Velayate Eshgh
دانلود اهنگ ولایت عشق از محمد اصفهانی با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ بنگر که از هفت آسمان جایی فراسوی زمان
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ محمد اصفهانی ولایت عشق
بشکن سبوی باده را مستی تویی هستی تویی , در این سرای نیستی مستی تویی هستی تویی
تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد
بنگر که از هفت آسمان جایی فر
و من یه روز درسمو رها میکنم، برای اینکه زمینه ی تحقیقاتیمو عوض کنم....تا بفهمم چه اتفاقی در کجای آدم ها می افته که اینقدر حق به جانب میشن. چی میشه که در حالی که دست آغشته به عسل آدم تا آرنج تو دهنشونه از لای دندون میگن: بیشتر!
 
#در باب استاد راهنما!
بیا کز عشق تو دیوانه گشتموگر شهری بدم ویرانه گشتمز عشق تو ز خان و مان بریدمبه درد عشق تو همخانه گشتمجنان کاهل بدم کان را نگویمچو دیدم روی تو مردانه گشتمچو خویش جان خود جان تو دیدمز خویشان بهر تو بیگانه گشتمفسانه عاشقان خواندم شب و روزکنون در عشق تو افسانه گشتمبه جان جمله مستان که مستمبگیر ای دلبر عیار دستمبه جان جمله جانبازان که جانمبه جان رستگارانش که رستمعطارد وار دفترباره بودمزبر دست ادیبان می نشستمچو دیدم لوح پیشانی ساقیشدم مست و قلم
«١٣»قَدْ کانَ‌ لَکُمْ‌ آیَةٌ‌ فِی فِئَتَیْنِ‌ الْتَقَتا فِئَةٌ‌ تُقاتِلُ‌ فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ وَ أُخْرى‌ کافِرَةٌ‌ یَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَیْهِمْ‌ رَأْیَ‌ الْعَیْنِ‌ وَ اللّهُ‌ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ‌ مَنْ‌ یَشاءُ إِنَّ‌ فِی ذلِکَ‌ لَعِبْرَةً‌ لِأُولِی الْأَبْصارِ به یقین در دو گروهى که(در جنگ بدر)با هم روبرو شدند،براى شما نشانه(و درس عبرتى)بود.گروهى در راه خدا نبرد مى‌کردند و گروه دیگر که کافر بودند(در راه شیطان و هوس خود.)
یک وقت هایی با دیدن یک ماجرا یا شنیدنش ،زودی نقشه میکشد و میگوید: اگر
امروز توی اتوبوس تا نگاهش به خانم تقریبا هفتاد ساله ای افتاد قیافش تغییر کرد و منتظر یکی از آن اگرهایش بودم.تا از اتوبوس پیاده شدیم
گفت: من که هیچ قدرتی ندارم اما اگر یک روز بهم یک قدرت بدهند،توی شهر برای خانم های بالای شصت سال یک گشت ارشاد میگذارم.
خندیدم و با تعجب گفتم: چرا اونا؟
سرش را انداخت پایین و گفت: حیف نیست این چروک های روی صورتشان و خط های کنار لب و چشمشان را زیر چند
دانلود آهنگ جدید محمد سلیمانی به نام شب رویایی
Текст песни shabe royaei Mohammad Soleymani
کنار من بشین و مونسم باشСядь рядом со мной и будь мной
که شب کنار تو تماشاییهЭта ночь впечатляет рядом с вами
ستارگی کن و شبم رو بشکن

ادامه مطلب
خدایی شما اصلا تصورش رو هم میکنین که مرد هفتاد و خورده ای ساله احساس داشته باشه، عطش!! عطش جنسی داشته باشه!
 
خدا وکیلی اصلا باورتون میشه؟!
 
من فکر میکردم مردها نهایتا دیگه ته تهش توی 55 همه هوس ها و خیالات و علایق جنسی شون میمیره و تموم میشه!
 
یارو 76 سالشه!
 
نیست ایرانیا و مهاجرا به اینها رو دادن از اول، و همین 80 ساله رو ترجیح میدن به پسرای ناز و ترگل ایرانی،
اینا پررو شدن. وقتی اینا رو اولین بار میشون سر جاشون، قشنگ دوزاریشون میفته که همه این ش
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی 70%
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود
حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و
اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda
جهت مطالعه بیشتر به
بعضی ها با "سنگ و چوب"
عده ای با "باورهایشان"
اولی ترسناک نیست،
چون با یک تبر در هم می شکند !
ولی دومی بلایی است که هیچ جامعه ای از آن مصون نمانده است !
پس بشکن ...
باورهایی را که از تو یک زندانی ساخته است بی آنکه بدانی ...
#رومن_رولان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهد
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda

بعضی از قوانین 70درصد سو
اگه جشن پایان پیش‌دبستانی که توش آرزو کردم دکتر بشم و جشن الفبای اول دبستان که توش حتی تخصصم هم انتخاب کردم رو بگذاریم کنار و جدی نگیریم، قوی‌ترین خاطره‌ی من برای پرورش این رویا برمیگرده به وقتی که دوم دبستان بودم . یک روز تابستونی رفتم یه درمانگاه و روح من اونجا موند ! و از فرداش ، تمام رویا و بازی‌های من خلاصه شد تو فضای بیمارستانی که توی ذهنم ساخته بودمش. اگه اون روز رو به طور میانگین بگیریم ۱۵ مرداد سال ۸۵ ، الان چهار هزار و ششصد و هفتاد
دانلود آهنگ جدید رضا شیری به نام کسی نمیدونه
متن آهنگ جدید کسی نمیدونه - رضا شیری
Скачать новую песнюReza Shiri kasi nemidoone
Текст песни kasi nemidoone Reza Shiri
بیا جلو عشقم غرور تو بشکنПриди и разбей мою гордость в любви моей
آروم میشم با تو اسممو صدا کنПозвони мне по имени
میخوام بیام پیش بیام تو آغوشت

ادامه مطلب
فاتح شدم خود را به ثبت رساندم خود را به نامی در یک شناسنامه مزین کردم و هستیم به یک شماره مشخص شد پس زنده باد 678 صادره از بخش 5 ساکن تهران دیگر خیالم از همه سو راحت است آغوش مهربان مام وطن پستانک سوابق پر افتخار تاریخی لالایی تمدن و فرهنگ و جق و جق جقجقه قانون ... آه دیگر خیالم از همه سو راحتست از فرط شادمانی رفتم کنار پنجره با اشتیاق ششصد و هفتاد و هشت بار هوا را که از اغبار پهن و بوی خاکروبه و ادرار ‚ منقبض شده بود درون سینه فرو دادم و زیر ششصد و
امروز میخوام براتون از اپلیکیشن ۷۰۳۰ صحبت کنم. همانطور که میدونید امروزه پردامدترین شغل ها اینترنتی هستند و سود بالایی دارند و به همین منظور اپلیکیشن های گوناگونی ساخته شده که باهاش میشه کسب و کار اینترنتی راه انداخت. بعضی اپلیکیشن ها هم هستن که دروغین خودشونو جای کسب و کار اینترنتی جا میزنن و کلی به مردم ضرر میرسونن و بعضی ها هم هستن که در کشور ما مجاز نیستن و نمیشه از طریق اونا به پول رسید و کار کردن در این کمپانی ها ریسک به حساب میاد.
اما ل
 برند تامرون هفتاد سال قبل در شهر اوراوا ساخته شد و بیزینس خود را با تولید دوربین های شکاری و لنز های اختصاصی انها اغاز کرد و هفت سال بعد اولین ورژن با مانت t قابل تعویض را برای دوربین های 35 میلی متری اختراع کرد.
در دهه شصت میلادی نخستین خط تولید انبوه اولین لنز های تله فوتو به وسیله این برند شروع به فعالیت کرد. در سالهای پایانی دهه هفتاد برند در امریکا شهر نیویورک شعبه زد. در سال 1981 تولید لنز های زوم با توانایی بزرگنمایی 6 برابر برای دوربین های
وقتی که ماه کامل شد / نرگس آبیار
 
تا وقتی این فیلم را ندیده بودم نمی دونستم برادر عبدالمالک ریگی درگیر چنان ماجرایی داشته .
احساسات بدون تعقل خطرناکه . هم برای خود شخص و هم برای دیگران .
یک جا بت میسازی و جای دیگه همون بت را میشکنی .
نه بواسطه تفکر بلکه یک دفعه یک بت جدید وسط زندگیت هبوط میکنه که دو پادشاه در یک سرزمین نگنجند و دستور از بالایی جدید صادر میشه که 
پ(فتحه) بشکن اون بت(ضمه)
 
+فیلم خوبیه . ببینید ...
من فقط به یک نکته ی اون اشاره کردم .
کل
شاید عشق این‌روزا هفتاد درصد از مغزمو اشغال کرده باشه؛ اما نتونم حتی یک درصدش رو به کار بکشم. مثل اینه که صرفاً یک مسیر تودرتو رو بری و برسی به نقطه‌ی اول. اول که نه؛ نقطه‌ای که هیچ اثری تو دنیای قابل لمس نداشته باشه. هیچ نقشی هم حتی. پنج‌تا حس، اسیر یه حس سردرگم.
 
 
 
کیت بلانشت رئیس فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۰کیت بلانشت هنرپیشه زن غالب اسکار تحت عنوان رییس هیات داوران هفتاد و هفتمی عصر فستیوال فیلم ونیز گزینش شد . سال قبلی لوکرسیا مارتل , کارگردان آرژانتینی این سمت را برعهده داشت .کیت بلانشت در سال ۲۰۱۸ عضو هیات داوران فستیوال فیلم کن بود .کیت بلانشت در سال ۲۰۰۷ از فستیوال فیلم ونیز جایزه شایسته ترین هنرپیشه زن را برای بازی در فیلم «من اینجا نیستم» اخذ کرده بود . فیلم «الیزابت» با باز
 
و ما را از سانسور خلاصى نیست.
زیرا نمى توان کامل گفت و ناقص است. و از نقص، قضاوت هاى اشتباه خیزد. و آنگاه ترس که خود از نداشتن ایمان به خود است، مستولى گردد و دست بلرزد و ما هیچ نگوییم و نکنیم و در خود خفه شویم تا بمیریم. که اشتباهى ست بزرگ. و ناکامى در مقصد خود نشان از مسیرى اشتباه دارد.
 
 
 
الا ای جان بی‌بنیان شب‌خیزبیا زین راه سرد وحشت‌انگیز اگر مرد رهی با من یکی باشکه می‌سوزاندت این آتش تیز اگر از بند عقل و وهم رستیچو مُردی هم به راه خانه‌ای نیز خرابات است این، مرگ است هر دمجهان را وارهان، با خویش بستیز تو را دیشب به جان سرخ دیدمبسوزان جامه‌ها، از خویش برخیز میان روح‌ها آخر چه باشدرفاقت‌های خرد و خشک و ناچیز به خود بشکن همه بت‌های هستیسپس باز آ برهنه، خسته و ریز  سخن‌های دل از پیمانه گفتیز بزم عاشقان حلمی مپرهیز
« ترس تو از مرگ،
ترسناک می‌کند
مرگ را
که تغذیه از ترس می‌کند.»
کتاب هفتاد سنگ قبر نوشته و سروده‌ی یدالله رویایی، ادیب و شاعر ایرانی معاصر، مجموع هفتاد سنگ قبر تاریخی است به نثر و به شعر و ترجمه‌شان به فرانسه از آرش جودکی؛ از ایوب و مهدی و زرتشت تا مانی، حلاج، شهاب، سیروس، اسکندر، یزدگرد، شمس، شهرزاد، رابعه، فروغ و سنگ‌ سینه‌ها(گوری برای مادر) و سنگ‌هایی بی‌نام(سنگ‌های سنگ). خواندن کتاب به‌مثابه‌ی زیارتی است به گمان کوتاه که این کوتاهی
نارمه فِنی بِشکِن، جیف دَکون مَمیجگومبه یک رو بوش،یا کَجِک یا هویج ترجمه فارسینمی‌گویم بینی دیگران را بشکن و در جیبش کشمش بریزمی‌گویم دورو نباش یا زورگو باش یا مهربان باش شگرد چماق و هویج : یعنی گاهی با چماق طرف را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد و گاهی به او هویج می‌دهد و محبت می‌کند. 
دوستعلی علیخانی  
  
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
 
السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین
اکنون بعضی از آدمیان متابعت عقل چندان کردند که کلی ملک شدند و نور محض گشتند. ایشان انبیا و اولیااند، از خوف و رجا رهیدند که و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون (یونس10). و بعضی را شهوت بر عقل شان غالب گشت تا به کلی حکم حیوان گرفتند. و بعضی در تنازع ماندند، و آن ها آن طایفه اند که ایشان را در اندرون رنجی و دردی و فغانی و تحسری پدید آید، و به زندگانی خویشتن راضی نیستند. این ها مومنان اند. اولیا منتظر ایشان اند که مومنان را در منزل خود رسانند، و چون خود کنند. و
به خودم گفتم امسال با پونصد تومن همه ی خریدامو انجام میدم. پونصد تومن! کم نیستا! و تو دلم بشکن رو مینداختم بالا
در اولین قدم، امروز همراه آبجی مریم رفتیم دنبال پارچه چادری...
مغازه ی اول که رفتیم کلمون سوت کشید، چادرا همه بالای ۳۲۰ تومن، اونم چادرایی که اصلا پسندمون نمیشد! چادرای بالای پونصد تومن هم داشت که شکرخدا ازونجایی که چادر طرحدار دوست نداریم، اصلا نگاهشم نکردیم!
بالاخره با کلی گشتن و پیدا کردنِ منصف ترین مغازه دار شهر‍! یه پارچه خریدی
  فر مود بخدا سوگند که گداردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به ده بنده وهفتاد بنده محبوتر است و اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را ا ز گرسنگی برهانم وپیکرشانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حفط کنم نزد من ازگزاردن حجی وحجی تابرسد بده حج و هفتاد حج محبوبترتر است
ویروس کرونا طی یافته های جدید در دمای هفتاد درجه تا پنج دقیقه زنده میماند.
این ویروس گه در سال چدید تمام فعالیت های روزانه مردم را مختل کرده است به نظر میرسد فقط با مواد شوینده و ضد عفونی کننده از بین میرود یعنی شستن دستان با آب و صابون هنوز بهترین راه مقابله با آن است.
عدد جادویی هفتاد

امروز می خوام به ضعف
انسان ها در درک رشد تصاعدی اشاره کنم و کمک عدد جادویی هفتاد در درک هرچه بهتر
رشد تصاعدی. این مطلب زیبا, مربوط به فصل 34 از کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف
دوبلی است.

یک سوال؛ از بین این
دو گزینه کدام را انتخاب خواهی کرد:

الف) در سی روز آینده
هر روز سی دلار از من دریافت کنی

ب) در سی روز آینده
در روز اول یک سنت و روز دوم دو سنت و روز سوم چهار سنت و روز چهارم هشت سنت و
همینطور تا روز سی ام

کدام گزینه مطلوب شما
خواهد
میدونید ضرب المثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟. . . 
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
    السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحسین​
امام صادق ع می فرمود بلیسی بن مریم دو حرف داده شد که بانها کار میکرد و بنوشی چهار حرفو با براهیم هشت حرف مو بنوح پانزده حرف و بادم بیست و پنج داده شد خدایتعلی تمام این حروف را برای ص جمع  فرمود همانا اسم اعظم خدا هفتاد سه حرف ست وافتاد دو حرف ان محمد ص داده شد و یک حرف از او پنهانشد
این چند روز هفتاد تا یادداشت به یادداشت‌های گوشیم اضافه شده. الآنم نوشتم و نوشتم و نوشتم و  کپی کردم بعد که خواستم بفرستمش اینجا. نشد. هر چی نوشته بودم نیست و نابود شد. شاید نباید می‌نوشتم اصلا به خاطر همین دوباره نمی‌نویسمش. 
 
چه سینه سوز آه‌ها که خفته بر لبان ما
هزار گفتنی به لب اسیر پیچ و تاب شد 
 
خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما اگه 
از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که  بذهنمون می رسه اینه :
«بشکن این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم 
بدی دیدم».
 
دوستان مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم.
 
و دریافت کننده ی  محبتمون را مدیون ندونیم.
چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
 
اینکه اخلاقا، جواب محبت ،محبته درسته. 
اما ما با طر
امام صادق ع فرمودبخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه من از ابنکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به. ده. بنده و هفتاد بنده محبوتر است  اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انهارا از گرسنگی برهانم وپبکرشان بپوسانم. تا ابروی  انها را نزد مردم حفظ کنم نزد من از گزاردن حجی و حجی تا برسد بده ح وهفتاد حج محبوتر است 
خاطره ی هفتاد دقیقه ی با برکت همراه زیارت و کتاب
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکت
 
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکتبا کالسکه و دو ساک و کفش های داخل پلاستیک شده داخل حرم شدیم.گوشه ای دنج کالسکه را پارک کردم.اطراف را می پاییدم و افراد بیکار را رصد می کردم.
از کیفم کتاب در آوردم و نزدیکش شدم.با مهربانی نگاهش کردم و گفتم: «کتاب قشنگیه، داستان های جالبی داره، زمان زیادی نمی گیره،می خواهید بخونید؟من اون گوشه کنار کالسکه هستم هر
دل داده ام بر باد، بر هرچه بادا باد                       مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری                   از تیره ی دودی، از دودمان باد
آب از تو توفان شد خاک از تو خاکستر                  از بوی تو آتش، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران               هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند                       ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد، بوی تو می آید              
#ترانهدارم از دست تو میرم ، من به جایی نرسیدمچشماتو قبله ی من کنبه خدایی نرسیدم
چه گناهی کرده قلبم که دلم شبیه دریاستتو که میری از کنارم یه کویر سرد و تنهاست
دلم آشوبه عزیزم، روزگارم تیره و تاربیا دستامو بگیر و در بیار از زیر آوار
بغض چند سالمو بشکن روزگار من سیاههمن فقط نگاتو میخوامنکنه اینم گناهه
پا به پای من بمون و قصه‌مونو تازه‌تر کناین روزا کنار من باشیه جهان و دس به سر کن
این هوا هوای درده، زنده باشی یا بمیریبایدم وقتی که رفتیواسه
هیچ‌چیز، هیچ‌گاه کامل نبوده. "بک جهان نقصان، به یک ارزن کمال آمیخته" بوده. از جایی که به خاطر دارم، یک جای کار لنگیده، و هر روز نه تنها کمتر نشده، که بر وسعتش افزوده شده.
گاهی سوار وسایل نقلیه، از ماشبن گرفته تا هواپیما فکر میکنم که این دستگاه تا کجاها که نمی‌تواند برود، ولی ناگهان به خاطر آوردم بازده این سیستم پانزده درصد هم نیست. این همه می‌سوزد و نهایتا پانزده درصدش صرف رسیدن به هدف می‌شود. همین هم درباره واکنش صادق‌ست. مواداولیه را می‌
در اونجرز پایان بازی چه اتفاقی می افتد
پیش بینی ما برای اونجرز پایان بازی (۴) این است که بعد از بشکن تانوس اونجرز با پیشنهاد کاپیتان مارول به جنگ تانوس می روند اما با شکست مواجه می شوند اما در حمله دوم که حمله نهایی باشد اونجرز تانوس را شکست می دهند
البته امکان سفر های زمانی هم هست یعنی اینکه اونجرز برای جلوگیری از اشتباهاتی که در گذشته انجام داده اند در زمان سفر می کنند
با تشکر از توجه شما منتظر نظراتتان هستم
امشب تقریبا نیمی از خانواده با رعایت فاصله بهداشتی و رعایت نکات ایمنی و دور نگه داشتن ننه از کل فضای اشغال شده، زدند و رقصیدند. به شادی تازه عروس و داماد! 
به من میگفتند بیا برقص، بیا برقص، دست بزن، پایکوبی کن و قص علی هذا...
من واقعا این کارها را نیاموخته ام، نه اینکه نخواهم شادی کنم. دست میزدم و میخندیدم...
میگفتند:ایشالا برای خودت، برقص بابا برقص تا برای خودت برقصیم...(این شاید در فرهنگ ایرانی نمود شگفتی، خیرخواهی، خوشحالی، نیکویی، آرزو و قص
میگن به جای استفاده از داروی افسردگی، هشت نفر رو توی روز بغل کنین اکسی توسین خونتون بیاد بالا.
من به جای هشت نفر یه نفرو هر ساعت هر روز بغل می کنم!. کسی که نیم وجب قدش و یک کیلومتر زبون داره!!. مصداق همون فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه.. داروی ضد افسردگی؟! خنده هاش، لپاش، نگاش، دستاش، بغلاش، حرفاش...  .
+شب امتحان ریاضی پایان سال-راهنماییم! دومین نوه ی خونوادمون به دنیا اومد. نه ماه تمام به شکم زن داداشم نگاه می کردم و با چشمام التماس می کردم: دخ
د
دوباره امید....
دوباره یه کورسوی نور باریک در یه شب تاریک تاریک....
دوباره نگاه  روشن من به آینده ی نچندان نزدیک.....
دوباره احتمال سی به هفتاد برای پذیرش من در.....
دوباره جمله ی نمی دانم خداکند که بشود؟

پ ن: امشب پدرم یه بار دیگه برای شادی دل تنها دخترش تموم سعیشو کرد در رابطه با همون تغییر رشته پست قبل که( نشد که نشد....) 
نمی دانم بالاخره می شود یا نه!
قرار شد بسپارم به خودش...قرار شد دائم زمزمه کنم....
رسد کشتی آنجا که خواهد خدا        اگر جامعه به تن
مریم می گه بابا برات یه هدیه کوچیک گذاشته کنار که وقتی اومدی بدیمش بهت :(
رها می گه: بابا به هرکدوممون تک به تک گفته بود این دفعه حالم بد شد نبریدم بیمارستان. دوست دارم تو خونه م بمیرم. رها گفت خوشحالم چون فکر می کنم خوشحاله.
میلاد گفت: بابا بین خواهرزاده برادرزاده هاش تو رو از همه بیشتر دوست داشت.
گفت بابا هفتاد سالش بود ولی از من تندتر راه میرفت...
چی بگه آدم جز گریه؟
از پشت تلفن صداش رو می شنوم و دلتنگ میشم براش .
" شبا تنها میخوابم البته برق توی هال روشنه  آخر شب مامان خاموشش میکنه . نصفه شب اگه تشنه ام بشه خودم پا میشم آب میخورم . مامان توی اتاق خودش میخوابه . نمیره که . هستش . نصفه شب میخواد کجا بره آخه ؟ بابا هم بهم جایزه داده . برام لاک صورتی خریده . "
مهسا - اسفند 1398 
 
با انگشتریبی نگینی ازعقیق و فیروزهایستادن انگشت منبرای شهادت بر پایان تاریخ عاشقانگی !
اینجاشب بر یال اسب ها افتاده است  همین جا درست کنار اتفاق شیهه و سنگ !
شتاب هر خط دایره می شود  شتاب هر خط دایره می شود  شتاب هر خط دایره می شود  و ایستادنی تمام قد کنار جرعه و قطره و کلماتی با صورتی تکیده برای شهادت بر پایان تاریخ عاشقانگی !
پرسیده بودی چگونه است  اندوه من بر چشم های تو می نشیند ؟ بیاشاید نفرین از محاق آن عقیق و فیروزه است استخوان بش
خب از همین تریبون اعلام میکنم آزمون توشهری قبول شدم و به جمع گواهینامه‌داران پیوستم :))))
خیلیم خوشحالم. تابستونم بی‌ثمر نموند. 
همیشه از رانندگی میترسیدم. واقعا خوشحالم که توو دو ماه کلاس هام رو رفتم و اونقدر یاد گرفتم که دفعه ی دوم با وجود یه افسر سختگیر و جدی قبول شدم :) الان چشمام قلبیه  :)))
 
چند تا چیز دیگه هم هست که باید بنویسم ، حالا میام مینویسم بعدا.
 
 
 
انتقام‌جویان پایان بازی ، فیلمی اکشن و فانتزی محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی برادران روسو می‌باشد. این فیلم بیست و دومین فیلم در دنیای سینمایی مارول است و بازیگران زیادی که اکثر آنها در فیلم‌های قبلی دنیای سینمایی مارول حاضر بوده‌اند ، در این فیلم نقش‌های قبلی خود را تکرار کرده‌اند. داستان قسمت چهارم درست پس از بشکن تانوس و ناپدید شدن نیمی از جهان روایت می‌شود. حال گروه انتقام‌جویان که نیمی از اعضایش را از دست داده است ، باید دوباره متحد
بیا اینقدر بزرگش نکنم . تو مگر کی هستی که اینقدر خودت را تحویل میگیری ? تو دقیقا هیچ چیز نیستی . حتی اگر هرگز دل تو ز علم محروم نشده باشد و کم مانده باشد ز اسرار که مفهوم نباشد :/ ، باز هم هیچ چیز نیستی که بخواهی اینقدر بر سر رضایت خودت و توقعت از آدمهای دیگر جنگ داشته باشی :/ اینکه مثل میمونِ لجباز همه اش در فکر تلافی و خالی کردن حرصت باشی راه به شدت دمِ دستی و مسخره ایست . و بهتر است بروی خودت را در یک باغ‌وحش به جمع شامپانزه ها یا اورانگوتان ها ملح
وَاعلم أَنّ أمامک طریقا ذا مسافة بعیدة و مشقة شدیدة و أنّه لاغنی بک فیه عن حسن الاِرْتِیاد!  امسال چهارمین سالی است که می‌خواهیم کنار شما باشیم. در "ارتیاد" به بهانه انتخاب رشته جمع شده ایم. و به بهانه‌ کلمات. می‌خواهیم روایت‌ها و تجربیات آدم‌های مختلف را از زبان خودشان بشنویم. هشتگ‌ها حرف ها را مرتب تر خواهند کرد.  ما چند دانشجوی سال دومی بودیم، که به قدرت کلمات ایمان داشتیم، پای حرف‌ها و درد‌دل‌های دویست‌ و ‌هفتاد و‌ هشت دانشجو از رش
آشفته امذهنم...تنم...روانمگفته بودم نمیتونم برو تا وقتی که با خودم کنار بیامگفتم نباید..نمیشه..من اینجا نیستمحالا در هم شکسته و مضطرب، چشم به کتاب دوختم اما پیچش ماری رو درونم حس میکنم...میپیچه و نیش میزنههیچکس از خودش نمیتونه فرار کنههیچ پناهگاهی نیست که به من از هجوم خودم پناه بدهدوباره سر دوراهیمو کاسه ای مستعمل دست گرفتم پر از "چه کنم"
زنگ که زد یکم حرف زدیم و بهش گفتم یکم دیرتر بیا که تایم اداری تموم شه بتونم بیام بیرون...اونم یه ذره غر زد ولی گفت اوکی...موقع قطع کردن تلفن گفت گل نگرفتما...چون قبلا بهش گفته بودم برام گل بگیر حالا همون چند روز پیش دلم گل میخواس و دیگه امروز اصن فکر گل نبودم و برای دیدن خودش هیجان زده بودم.اینه که گفتم حالا سعیتو کن ولی نشد اشکال نداره..خلاصه که اون یه ساعتی که منتظر بودم ایشون برسه به زور خودمو نشونده بودم پشت میزم..هزارتا فکر و حرف تو سرم میچرخید
مام ه  باقر ع میفرمو.د بخداکه در اسمان هفتاد صف از ملایکه است اگر تمام مردم روی انجمن کنند که یک صف انها را بشمارند نتوانند و ان فرشتگان همگی ولایت ما را معتقدند  6 حضرت ابوالحسن ع فرمود ولایت  علی علیالسلام در تمام کتب پیغمبران نوشته شده است وخدا هیچ پیغمبری را مبعوث نسازد جز بنبوت محمد ص ووصیت علی ع را نشانه یعنی اقرار باین دو مطلب از طرف خدا بر او واجب است 
چه جوری امروز رو بنویسم ؟ چه جوری حسمو توصیف کنم ؟ که مگه میشه حس توامان شوق و ذوق و اضطرابم موقع ورود به بیمارستان رو در قالب کلمات بگم ؟ یا حسم وقتی که برای اولین بار در عمرم رفتم ccu و تازه به اندازه‌‌ی یک اپسیلون از درد و رنج مریض‌ها رو دیدم ، که فهمیدم هر بیمارستانی یه جزیره‌ی کوچیکه که به ظاهر وسط شهره ، اما آدم‌های اون تو ، توی یه دنیای دیگه ان انگار . چه جوری و با کدوم کلمه‌ها بگم از اولین مریضی که دیدیم ، آقا مهرداد ِ ۳۹ ساله که می‌گفت
آبجی نبودی امسال سفره هفت سین نداشتیم سال تحویل هم نگرفتیم ... به خاطر کرونا همه جا بسته بود نتونستیم بیایم پیشت ...
به هر کی پیام داد مودبانه جواب دادم و تشکر کردم به خیلی ها هم گفتیم لباس مشکیشون رو در بیارن خودم هم جز با دو نفر صحبت نکردم و غر نزدم ...
مامان بابا حالشون خوب نیست امیر علی رو هنوز ندیدیم تو که الان به خدا نزدیکتری از خدا بخواه خودش مشکلات رو بر طرف کنه ...
تو رو خدا من رو فراموش نکن ...
 ✍ علی علیزاده
✅مرگ و میر کرونا تا نوزدهم فروردین اروپا، پنجاه و دو هزار و ششصد و بیست و چهار قربانی آمریکا، دوازده هزار و هشتصد و پنجاه و هفت قربانی ایران سه هزار و هشتصد و هفتاد و دو قربانی چین سه هزار و سیصد و سی و سه قربانی
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند از دین وقرض دنیا رها شود این سوره هفتاد نوع بلا که خوارترین آنها جنون و جذام و برص است را رفع می کند هرکه بخواند در بهشت عدن که وسط بهشت است ساکن شود وبه او مزد کسی را دهند که در وقت مرگ وصیت نیکو کرده است هرکه این سوره را در دیوار باغ نهد میوه آن زیاد شود و ا گر در منزل خصم قرار دهند جماعتشا ن متفرق شود
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند هفتاد هزار فرشته برایش صلوات فرستند به تعداد آیاتش . در قیامت در سایه الله باشد و از میوه بهشتی تناول کند و آب کوثر بیاشامد ودر چشمه سرسبیل غسل نماید 
هرکه بخواند در قیامت از ایمن شدگان باشد و روی آتش را به چشم نبیند 
سردمه، نقطه به نقطه بدنم غرق درده، خسته و لِهه، کوفته و داغونه ولی خوشحالم. هندزفریم رسماً مُرده و خب منم با آهنگ سیروان مردم. صبح یادم رفت برم مدرسه! کلاسی بود که باید می رفتم، کتابخونه بودم. ری ری باهاشون حرف زد که بذارن بدون لباس مدرسه برم سر کلاس. 
فکر کنم فقط من این توانایی رو دارم که شب امتحان هندسه ترم برم سینما و مطرب ببینم. سرگرم کننده و البته دردناک بود. هنوزم نمیدونم اسم اون تپلوعه محسن کیاییه یا مصطفی ولی میدونم خیلی احمق اسکل پاتری
من مسعود عبدالهی هستم. متولد یک روز بهاری در اوایل دهه هفتاد خورشیدی در تهران. علاقه‌مند به خلق هرچیزی که باعث تغییر در هر بُعدی از زندگی میشه. از کودکی به مطالعه کردن و صحبت کردن در مورد افکارم علاقه‌مند بودم. شاید بشه گفت اغلب، با کمک صحبت کردن فکر می‌کنم...ادامه متن در ویلاگ شخصی
از اوایل دهه هفتاد به تدریج موضوع ارتقای کیفیت زندگی شغلی مطرح شد. در اواسط همین دهه این عبارت جای اصطلاح رایج«انسانی کردن کار»[13] را کاملاً گرفت و لفظی عام شد که به مجموعه ای از مسائل مورد توجه در زمینه هایی نظیر سازمان کار، وضعیت کار  مشارکت در تصمیماتی که در سطح کارگاه اتخاذ…
ادامه مطلب
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
ترافیک چشمانم روی سرخی لبخندت قفل کرده است!بند بند وجودم نیز روی صدایت!آری ایستاده‌ایستاده ام به تمنای اندگی نگاه؛به تمنای اندکی عشق؛و شاید تمنای اندکی از تمام تو...شاید چراغ سبز را که از نگاهت ببینم،مانند کبوتری شوم روی سیم تیر چراغ برق!ناگهان اتصالی انشعاب سیم! و آری میخشکم از زیبایی وجودت.بشکن ترافیک نگاهم را...دلم پرواز می‌خواهد! 
1399/1/1823:30#امیررضاکامیار
 
پ.ن:احساس دلتنگی شدیدی دارم شاید دلیلش هم خوابیه که پریشب دیدم؛فاصله زیاد و دلتنگ
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
خر برفت و خر برفت و خر برفت
یا
دست افشانی ما در جشن رفتن اداره کل هفتاد ساله راه و ترابری از شاهرود
قدیم تر ها که ماشین و قطار و طیاره نبود؛ قاعدتا، "اداره کل راه و ترابری" و "فرودگاه بین المللی" هم همینطور؛ مردم با خر و اسب و قاطر و شتر رفت و آمد می کردند. در این میان "خر" وسیله نقلیه مناسبی برای مسافت های کوتاه بود. یعنی حکم "پراید" امروز خودمان را داشت. به همین علت روستاییان برای رفت و آمد به شهر و بازار از "خر" استفاده می کردند. شتر و اسب هم در مسیر

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها